زبانحال امام صادق علیهالسلام قبل از شهادت
شاعر : محمود اسدی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
قلبم از کـینۀ دشمن چقدر ریخت به هم تا که زد بر جگرم زهر شرر ریخت به هم
یاد بزمی که بپا کرد در آن شب منصور از سر شب جگرم تا به سحر ریخت به هم
اثری نیست به جا جز سرم، از زهر ولی صورت مادرم از شعلۀ در ریخت به هم
خانهام سوخت ولی سینهای از میخ نسوخت آن که شد بهر علی سینه سپر ریخت به هم
با لـگـد زد به در سـوخـتـه تا در افـتاد میوه از شاخه جدا گشت و ثمر ریخت به هم
دست بسـته وسط کـوچه کـشانـدنـد مرا دیدهام از غم زینب شده تر، ریخت به هم
داغ های من و عمّه چه تفاوت ها داشت وای من عمّهام از تیر نظر ریخت به هم
میدویدم عقب مرکب و میسوخت دلم بهر آن طفل که از پای به سر ریخت به هم
|